جایی دیگر

دست نوشته های شخصی

جایی دیگر

دست نوشته های شخصی

حال این روزای من...

این روزا خیلی به آینده فکر می کنم ..به فردا ..به هفته دیگه ..به ماه بعد..به سال دیگه ...بعد اون وقت یه چیزی ته دلم می ریزه پایین ..استرس می شینه تو همه وجودم ..طپش قلبم اون قدر می ره بالا که انگار قلبم می خواد از توی سینه در بیاد...روزهای آلان از همیشه سخت تره ..با همیشه فرق داره ..جنسش با همه روزهای این سالها فرق داره ...یه حال و هوای دیگه است ،همونیه که همیشه ازش می ترسیدی ...از نصیحت خستم ،از حرفهای تکراری ،از اینکه می گن درست می شه ...از اینکه اندکی صبر سحر نزدیک است... 

 

شاید یه روزی بیام اینجا و از خیلی نگفته ها بگم........

نظرات 2 + ارسال نظر
سارا پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:16 ب.ظ http://rokhsar.blogsky.com

سلام
منم حال تو رو دارم از ایندم میترسم منم از نصیحت خسته شدم از حرفهای تکراری و از همه چیز اما امیدوارم یه روزی این دلشوره ها تموم بشه ...

اره سارا می دونم چی می گی ...منم امیدوارم این روزا زودتر بگذره

مینا دوشنبه 5 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:01 ق.ظ

طنازی می فهمم چی میگی منم تمام اینارو لمس کردم فقط امید وارم مثل همیشه مقاوم باشی.ارزو میکنم که دیگه همچین روزایی تو زندگی نداشته باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد