جایی دیگر

دست نوشته های شخصی

جایی دیگر

دست نوشته های شخصی

یه روزایی توی زندگی هست که........

1_ یه روزایی توی زندگی هست که آدم ناخواسته بر می گرده به عقب ،به گذشته ،به روزایی که دیگه بر نمی گرده ولی خاطراتش خیلی پر رنگه،به حیاط قدیمی به بچه های قد و نیم قدی که دورت رو گرفتن ،به سرنوشتی که چطور رقم خورده ،بر می گردی به عقب به روزای بچگی به اون همه بی خیالی و بی خبری ،به خنده های از ته دل ..به عشق های یواشکی ،بر می گردی به کوچه هایی که پر از خاطره است ....یه روزایی توی زندگی هست که مخصوص گذشته هاست ،که فقط خاطرات خوب بچگی رو برات زنده می کنه ،من این روزا رو دوست دارم ..خیلی زیاد............. 

 

 

2_ یه روزایی توی زندگی هست که روز خداحافظیه ،روز جدا شدن ،روز یادآوری خاطرات یک عمر ،از بچگی تا بزرگی .روز خداحافظی روز سختیه ،خیلی سخت ،اون قدر که می خوای لبخند بزنی ،می خوای خوشحال باشی که هستی ولی ته دلت ،اونجایی که عمق ارتباط آدم ها شکل می گیره ،می لرزه،از واژه رفتن ،از دلتنگی برای دوستای قدیمی ..بغض ته گلوت رو گرفته ،اشک توی چشمات حلقه زده ولی لبخند می زنی به خاطر خودش ،به خاطر ارادش ، هدفش ...بغضت رو به سختی فرو می خوری ،محکم در آغوشش می گیری و براش آرزوی بهترین ها رو می کنی